داستان گویی در سینمای مستند
ساختار سه پرده ای
ساختار سه پردهای یا به عبارتی ساختار دراماتیک، محصول اصلی سیستم هالیوودی است و مانند فیلم های داستانی در سینمای مستند نیز کاربرد زیادی دارد. بهترین روش برای مطالعه آن این است که یکی از مستند های شاخص این ژانر را اجاره کنید(از فیلمهای مستند شاخص این ژانر می توانم پسرعمویم وینی یا قانوناً بلوند را مثال بزنم چون که اینها براساس فرمول قدیمی فیلمهای سه پردهای ساخته شدهاند). سپس طرح داستان را صحنه به صحنه بکشید و در این مورد از یک کورنومتر یا تایمر روی صفحه نمایش هم استفاده کنید. ممکن است نتوانید تا انتهای فیلم این ساختار را به طور واضح تشخیص دهید، اما چیزی که درمییابید این است که فیلم کم و بیش به این قسمتها تقسیم میشود:
پرده اول:
پرده اول عموماً یک چهارم اول داستان را شامل میشود. در این پرده، شما شخصیتها و مشکل اصلی یا چالش داستان را معرفی میکنید( به بیان دیگر، این پرده بخش مهمی از شرح و توضیحات شما است.). پرده اول معمولاً شامل "حادثه هیجانانگیز" میشود- حادثهای که همه چیز را به راه میاندازد- با اینکه ممکن است این حادثه هنگام شروع داستان در حال رخ دادن باشد. احتمالاً در این پرده "اولین نقطه عطف" را خواهید داشت، که تا حدی از نقطه عطفی که در انتهای داستان خواهید داشت، کوچکتر است. در انتهای پرده اول، مخاطبان میدانند که شخصیتهای شما چه کسانی هستند و داستان در مورد کدام یک از آنهاست، و حداقل میدانند که چه چیزی در معرض خطر قرار گرفته است. پرده اول یک اوج احساسی را درخود دارد، که تا اینجای فیلم بیشترین حد احساسات را نشان میدهد، و باعث بوجود آمدن کنشی میشود که آغازگر پرده دوم است.
پرده دوم
پرده دوم بیشترین زمان فیلم را دارد، حدود نیمی از داستان فیلم. روند داستان در پرده اول کاملاً آماده شده و تعارض موجود در داستان معرفی شده است.در پرده دوم، با ظاهر شدن پیچیدگیها و مشکلات سرعت داستان افزایش میابد، چرخشها و وارونگیهای داستان رخ میدهد، و خطرات داستان بیشتر میشود. پرده دوم بسیار مشکل است، چراکه این خطر وجود دارد که داستان به مانع برخورد یا ادامه جملاتی از این قبیل باشد: "بعد اینطور شد و بعد از آن اینطور." شما میبایست پرده دوم را طوری طراحی کنید که همانند پرده اول اطلاعات جدید به آن اضافه شود و خطرات موجود بیشتر شده یا خطرات جدید وارد بازی شوند. پرده دوم نیز نقطه اوج احساسی دارد، حتی بزرگتر از اوج احساسی پایان پرده اول، که خود شروع پرده سوم را لازم میکند.
پرده سوم
پدره سوم معمولاً یک چهارم کل داستان است. درطول این پرده، شخصیت به شکست نهایی نزدیک میشود، درحالیکه پرده سوم به انتها میرسد،شخصیت به تاریکترین لحظات خود میرسد.این یک برداشت اشتباه است که پرده سوم باید داستان را خاتمه دهد، اما چنین نیست. پرده سوم بر شدت آن میافزاید؛ تنش موجود در انتهای پرده سوم باید به مراتب بیشتر از تنش انتهای پرده دوم باشد. این تنش بعداً شما را به سمت راهحل نهایی رهنمون میشود، تمامی سوالات را پاسخ میدهد و قهرمان داستان را از درخت مشکلات دور میکند.
ساختار سازی با داستان های فرعی:
با اینکه شما تنها میتوانید یک داستان اولیه را تعریف کنید، این امکان وجود دارد که بتوانید دو یا حتی سه خط داستانی را در همان داستان اولیه مطرح کنید. در لغتنامه هالیوود، به اینها داستانها الف، ب و ج میگویند. داستان الف داستانی است که همه وزن اولیه را به دوش میکشد و داستانی است که باقی بخشها و قطعات برمبنای آن ساخته شدهاند، اما داستانهای دیگر نیز میبایست نقطه اوج و فرود احساسی خود را داشته باشند.
از این مهمتر اینکه این داستانها باید از هم مطلع باشند، یه این معنی که در قسمتی از داستان آنها باید به هم وصل شده و یک واحد منسجم را تشکیل دهند و باعث بهبود یک خط داستانی واحد شوند. در مورد فیلم همنوع لالی ، رییس خانواده لالی والاس و مدیر مدرسه رجی بارنز پروتوگتنیستهای دوداستان جدا ولی مرتبط هستند. هردوی آنها بهترینها را برای بچههای تحت سرپرستیشان میخواهند و هردو تحصیلات را تنها روش رسیدن به این هدف میدانند. نوه و نتیجههای لالی به مدرسهای تحت نظارت بارنز میروند؛ آنها تجسم مشکلات و امید کار بارنز هستند.
وقتی سوزان فرومک درحال فیلمبرداری همنوع لالی بود، میخواست خط داستانی سومی را هم آغاز کند، در مورد مردی که در زندان به پدرها سواد یاد میداد. این با موضوع اصلی داستان هماهنگ بود، اما هیچ راهی برای ارتباط آن با داستان اصلی نبود و سرانجام فراموش شد. فرومک میگوید: " هم ازلحاظ روایت داستانی و هم از لحاظ بودجه، این کار برایمان بسیار سخت بود." ما دریافتیم که هرچه سوالات بیشتری داشته باشیم و به سوالات بیشتری پاسخ دهیم، میبایست آن را ساده نگه داریم." او اضافه میکند، بعد از حدود یک سال از انتهای فیلمبرداری، داستانها به صورت غیرمنتظرهای، به هنگام زندانی شدن پسر لالی به نام «اد»، به هم میرسند.
نویسنده: شیلان کوران برنارد - مترجم: ثمره خدارحمی
به نقل سایت کادر
